گروه آی تی منطقه باغبهادران. پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم. زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم.

ما عاشق و مستیم و طلبکار خدائیم. ما باده پرستیم و از این خلق جدائیم. بر طور وجودیم چو موسی شده ازدست. بی پا و سر آشفته و جویای لقائیم. روحیم که در جسم نباشد که نباشیم. موجیم که در بحر به یک جای نیائیم. در صومعه سینه ما یار مقیمست. ما از نظرش صوفی صافی صفائیم. ما غرق محیطیم نجوئیم دگر آب.

ادبیات معاصر - شعر نو -. دوشنبه 8 آذرماه سال 1395. شعری از رویاپوراحمدگربندی - این اشعار صرفا جهت مطالعه است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد. بوی خوش یاس از تو جان می گیرد. در سکوت شب یلدا 1. بوی خوش تو بر دشت وزید. در افق چیست که به آن می نگری. می پیچد در زلف سیاهت. تو بدور از هیاهوی شهر. شاید امروز زودتر از روز دگر 2. اینک با رفتن تو 3. امید ر خت بست از باور من. در دشت و د من.

نمیدونم چرا حوصله بیرون اومدن از رختخواب رو ندارم. شاید چون سه شنبه همه ی کارهامو کردم و دیگه هیچ کاری برا امروز ندارم. اصلا چه معنی میده سه شنبه تعطیل باشه. من روزها رو قاطی کردم. امروز اصلا شبیه جمعه ها نیست. راستی براتون گفته بودم فیلم سومی هم خریدم. همه خوابند و ما سر کاریم.